بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم ,
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم,
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم ,
شدم آن عاشق دیوانه که بودم,
یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم ودر آن خلوت دل خواسته گشتیم